سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پیوندهای روزانه
در مقابلش می ایستی.....
تمام واژه هایی که نماد محبّت است را از بری اما..
نگاهش می کنی دوست داری از نگاهت دوست داشتن را بخواند....
سکوت می کنی و آشکارا به حوض خالی از واژه هایت حسرت می خوری...
تنها تپش قلب توست که به او می گوید دوستش داری به خاطر خودش و نه حتی به خاطر دوست داشتن او و یا چشم به راه بودن آمدنت....
خدایا چقدر خوب که تو هستی تا احساس کنم می توان کسی را رها و آزاد دوست داشت....
می دانی که زیبا ترین لحظه های زندگیم زمانی است که تو در گوشم نغمه ی زیبای هستی را سر می دهی...پس به امید استمرار این لحظه ها.

[ چهارشنبه 89/5/27 ] [ 9:15 صبح ] [ مریم ]
درباره وبلاگ

مریم
از وقتی که بچه بودم وقتی یه اتفاق بدی برام می افتاد منتظر فردا بودم. چون فکر می کردم فردا یه طلوع دوباره است برای شروعی نو و همیشه وقتی دستام را تو بارون بلند می کردم برای فرداهای قشنگ دعا می کردم. من هنوز هم منتظر فرداهایی هستم که بتونم دستم را به بالهای فرشته ها بزنم و دعا کنم. به بارون فرداهای زیبا خوش اومدید.
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 20732