من از آن تو ام، می دانی...
تو نیز از آن منی، می دانم....
نه، بگذار این گونه بگویم تو مالک منی، مالک تمام وجودم..
تو قرین و رفیق و شفیق لحظه ها و دقیقه ها و ثانیه های زندگی منی!
مرا می شناسی بیشتر از مریم!
تو را می خوانم نه برای آن که به طلب یاریت آمده ام از آن رو که مرا در آغوش خود گیری و دست نوازش بر سرم بکشی....
خدایا! در ظلمت خویش رهایم نکن....
بگذار تا بی تاب شوم و در آتش عشق تو بسوزم...
یاریم کن تا نور هستی ات را حس کنم....