مریم از وقتی که بچه بودم وقتی یه اتفاق بدی برام می افتاد منتظر فردا بودم. چون فکر می کردم فردا یه طلوع دوباره است برای شروعی نو و همیشه وقتی دستام را تو بارون بلند می کردم برای فرداهای قشنگ دعا می کردم.
من هنوز هم منتظر فرداهایی هستم که بتونم دستم را به بالهای فرشته ها بزنم و دعا کنم.
به بارون فرداهای زیبا خوش اومدید.